Thursday, November 26, 2015

13نوامبر فرانسه و پيامدهاي استراتژيك آن


سوال :
چرا واقعة پاريس كه ظاهراً يك مسألة خارجي و مربوط به يك كشور ديگري است تا اين قدر براي نظام اهميت پيدا كرده است؟ علت اين همه بالا و پاييني و بازتاب و بحث و گفتگو و كش و واكش در درون نظام چيست؟
پاسخ :
اين واقعه و پيامدهايش براي كلّيت نظام، «استراتژيك» و «سرنوشت ساز» است، چرا كه نظام و بخصوص باند خامنه اي هيچ جدايي بين خودش و رژيم اسد قائل نيست و هميشه گفته است كه :”بود و نبود رژيم بشار اسد را بود و نبود خودش ميداند”.  در همين رابطه رسانه ‌هاي وابسته به نيروي تروريستي قدس، واقعه پاريس را با 11سپتامبر نيويورك مقايسه كرده و نتيجه گيري كرده اند كه واكنش به واقعه پاريس ممكن است همان مسير 11سپتامبر را طي كرده و از لشكركشي فرانسه و اروپا به سوريه و منطقه سر درآورد. وحشت نظام از اينجا شروع مي شود كه مي فهمد كه به دليل ارتباط ارگانيك و تنگاتنگ همه جنايتكاران با پدرخوانده خود؛ اين قطار از سوريه شروع و در ايستگاه تهران متوقف خواهد شد. 

سوال:
انعكاس وپيامد‌هاي دوگانه واقعه پاريس در درون نظام چيست؟
پاسخ:
1.  باند خامنه اي و نيروي قدس، علناً از كشتار پاريس ابراز خوشحالي ميكنند و به بيان هاي مختلف ميگويند: حقتان بود! و در رد گم كني آي دزد آي دزد مي گويند؛ سگ هار داعش توليد شماست و حالا پاچه خودتان را گرفته است! ولي به لحاظ سياسي خامنه اي تا به امروز در سكوت است چرا كه اگر موضع همدردي با فرانسه بگيرد يك جور هم جبهگي با فرانسه و چراغ سبز دادن به سرنگوني بشار اسد تلقي مي شود. به لحاظ داخلي هم موضع همدردي خامنه اي كفه را به نفع باند رفسنجاني روحاني سنگين ميكند كه اين در آستانة انتخابات اصلاً به نفع خامنه اي نيست و خلاف خطي است كه ميخواهد در انتخابات زير پرچم «نفوذ» طرف مقابل را از سر راه بردارد. 
2.  باند رفسنجاني روحاني، در مسير تعامل با غرب، ابراز همدردي كرده و مي خواهند از اين واقعه بهره برداري كنند و مدعي هستند كه اين بار هزينة تروريسم از جيب نظام پرداخت نميشود و فضاي «ايران هراسي» به «ايراندوستي» تبديل مي شود و اينكه نظام ايران به بازي گرفته مي شود و راه براي تعامل بيشتر با غرب باز مي شود. 
  

 نتيجه
1.  واقعه پاريس، بدون سوخت و سوز، پاي پدرخوانده بنيادگرايي و بانكدار ترويزم دولتي و بين المللي را خواهد گرفت. اين همه ولوله در درون نظام، از يك حادثه در كشوري ديگر كه هيچ ربطي هم به نظام ندارد، يك واكنش خودبخودي نيست بلكه يك «حس ترس» از طوفاني است كه در پاريس استارت خورده و به سوريه  و منطقه مي رسد و از آنجا به سمت تهران خواهد رفت.  بنابراين؛ ترس و وحشت نظام از شروع يك جنگ زميني و لشكر كشي فرانسه و اروپا در سوريه و منطقه است.
2.  اين مساله، مانند هر موضوع ديگر در شرايط كنوني به تشديد تضاد در درون باندهاي نظام ختم مي شود. 
3.  فراموش نكنيم كه هر تشديد تضاد وجنگ بين دو باند نظام، لاجرم به تضعيف كليت نظام ختم مي شود و هر ميزان كه نظام ضعيف شود، فضا براي خيزش هاي اجتماعي براي احقاق حقوق و مطالبات مردم بيشتر باز مي شود.

0 comments:

Post a Comment